خرید لبنیات از سوپر مارکت یکی از موقعیت هایی ست که من رو دچار استرس می کنه.
اینکه تاریخ روز رو روی محصول می بینم یادم می اندازه که به تیر ماه سال 97 رسیده ایم...
مثل "سن" بالای جواب آزمایش اسپرم.. که توی فولدر به ترتیب چیده شده:
27...28...29..30..31...
بعد فکر می کنم به خدای ابراهیم
به خدای مریم
...
خدایا روزی که معجزه ی تو برسد
بخواه که توانی برای بچه داری صبورانه هم مانده باشد...
برچسب : نویسنده : 5yejoorzendegi8 بازدید : 17
بچه ی دو نفر از اطرافیانم به فاصله چند روز سقط شد.
من ناراحت شدم.
خیلی ناراحت.
هر دویشان
برای بارداری دومین بچه
تلاش زیادی کرده بودند و منتظر مانده بودند.
من خیلی ناراحت شدم از غم شان.
اما روزی که مادراشان خبر بارداری این دو را، در جمع،با اشاره به وضعیم ، به من می داد
هیچ تاثر و تاسفی
نسبت به حال من
در چهره ش نبود...
برچسب : نویسنده : 5yejoorzendegi8 بازدید : 44
بعد از سه چهار سال گشتن در کتاب فروشی ها
بالاخره کتابی پیدا کردم
که به ناباروری از حیث مسائل روحی ش پرداخته.
فقط یک فصل از چنج شش فصل کتابی ترجمه ای.
یک فصل هم غنیمت است.. وقتی سال ها گذشته باشد..
برچسب : نویسنده : 5yejoorzendegi8 بازدید : 22
بیش از یک ماه مانده به وقت مصاحبه بهزیستی
مادر جان
من اصلا احساس نمی کنم
"ژن برتر ی" هستم که انقراضش، تاسفی در پی داشته باشد.
من هم
زنی هستم
با چهره ای زیبا یا ...
هوشی سرشار یا...
بدنی آسیب پذیر یا...
مثل هزاران زن دیگر
با هزار زمینه ی سالم و ناسالم...
با انقراض نسل من
زمین از چرخش نمی ایستد.
زندگی جاری ست..
برچسب : نویسنده : 5yejoorzendegi8 بازدید : 20
برچسب : نویسنده : 5yejoorzendegi8 بازدید : 17
پس فردا وقت روان شناس داریم
برای فرزندخواندگی
برچسب : نویسنده : 5yejoorzendegi8 بازدید : 51
برچسب : بازنگری, نویسنده : 5yejoorzendegi8 بازدید : 14
قرمه سبزی گذاشته ام با گوشت بوقلمون که دکتر گفت برای حرکت اسپرم خوب است..
دیروز نسخه پیش-اولیه! پایان نامه را برای استاد فرستادم...
برچسب : نویسنده : 5yejoorzendegi8 بازدید : 67
فهمیده بودم که دوای دردم غرق شدن در کار است.
نمی توانستم اما خطر کنم
از اردیبهشت و با نزدیک شدن دفاع خطر کردن آخر.
و حالا سه ماه است که مشغولم.
...
استرس شیرینی دارم
از بارهای سنگین
کارهای زیاد
در نوبت های فراوان
و
وقتم برای نوحه سرایی به دو ساعت در هفته تقلیل پیدا کرده.
این بار اربعین،کربلا، به حسین گفتم
آقا امر...
خوشحالم که ابروریزی نکردم با دم به دم حاجت خواستن...
گفتم انچه تو بخواهی بهترین است..
برچسب : نویسنده : 5yejoorzendegi8 بازدید : 13
بسم الله
این مسئله ایه که خیلی از ماها رو در اوج جوونی درگیر کرده : ناباروری
بحث من اما حالا خود ناباروری نیست.انواع ش نیست.خاطرات ش نیست.بحث من حاشیه های ناباروریه.حاشیه های پررنگ تر از متن که از خود قصه ی ناباروری سخت ترند.
بحث من مسائل روحی ناباروری و غلبه بر اونها ست...
الف ن.و
برچسب : دارم, نویسنده : 5yejoorzendegi8 بازدید : 25